فعل و قول آمد گواهان ضمیر


زین دو بر باطن تو استدلال گیر

چون ندارد سیر سرت در درون


بنگر اندر بول رنجور از برون

فعل و قول آن بول رنجوران بود


که طبیب جسم را برهان بود

وآن طبیب روح در جانش رود


وز ره جان اندر ایمانش رود

حاجتش ناید به فعل و قول خوب


احذروهم هم جواسیس القلوب

این گواه فعل و قول از وی بجو


کو به دریا نیست واصل هم چو جو